به گزارش مشرق، خنده گروهی 30 ثانیهای شب گذشته آغازگر برنامه مخصوص خنده بود. بعد از این قسمت کتابخوانهای واقعی شادی برنامه را نصیب خود کردند و جوان هم به سراغ توضیحات لازم درباره حامی «خندوانه» رفت.
در این بین «جنابخان» با رنگ و بوی عطاریها حاضر شد و در پاسخ به رامبد شروع به معرفی محتویات برخی از ظرفهایی کرد که با خود آورده بود. یکی از آن شیشهها حاوی «شیرمرغی» بود که گویا خود «جنابخان» آن را تهیه کرده بود و ظرف دیگری که ظاهرأ خالی بود نیز «جان آدمیزاد» را شامل میشد. حالتدهنده موی دست، بادهنگ که جلوی باد میایستد، بومادران که اصل آن کومادران بوده و هاچ، نلی و... نیز از آن استفاده میکردند، از موارد دیگری بودند که توسط «جنابخان» معرفی شدند. همه اینها مثلا داروهای گیاهی بودند که در کانال تلگرامی «جنابخان» به فروش میرسیدند.
پس از این معارفه با رفت و آمد حاضران در استودیو کاشف به عمل آمد که آنها هم از معلومات و تجویزهای جناب در امان نمانده و گرفتار شده بودند.
در ادامه بعد از پخش کلیپ ایرانگرد بهروز بقایی که با همراهش به قزوین رسیده بودند، جوان در جواب یکی از حضار که گفته بود با اتفاق مذکور ممکن است به عطارها بربخورد، گفت: یقیناً چنین چیزی رخ نمیدهد؛ چون همه میدانند که این کار شوخی و نمایشی بوده است.
وقتی این مسئله خاتمه یافت، نوبت به دعوت از مهمان برنامه رسید و دکتر ناصر سیمفروش، چهره ماندگار پزشکی و متخصص اورولوژی وارد شد.
وی ابتدا از قرار داشتن کشور ما روی کمربند سنگ به علت آب و هوا و ویژگی اقلیمی نسبتاً خشک منطقهمان گفت و اظهار داشت: برای جلوگیری از ابتلا به سنگ کلیه، بهترین راه این است که آب زیاد بخوریم.
وی در ادامه بعد از این که خود را ساخت تبریز و مونتاژ تهران خواند، به سراغ جمعیت و مخالفتش با زمانی رفت که در سالهای گذشته تلاشهایی برای کنترل جمعیت میشد و گفت: در این روزها تولد یک بچه فامیل را هم زنده میکند؛ چرا که شور و شوق را برای اطرافیان به ارمغان میآورد.
در قسمت دیگر صحبت از پیوند کلیه شد و سیمفروش اعلام کرد که ما در کشورمان کوتاهترین لیست انتظار پیوند کلیه را داریم؛ چون با فداکاریهای خواهر، برادر، اطرافیان و یا خانوادههایی که مرگ مغزی دارند، خیلیها حتی دیالیز هم نمیشوند و یک راست پیوند میشوند و این موضوع سیستمی را ایجاد کرده که در همه محافل علمی مورد بحث است.
این چهره ماندگار پزشکی که به گفته خودش عاشقانه بچهها را دوست دارد و برنامه کودک ساعت 10 رادیو را از دست نمیدهد، در آخر برای شاد کردن دلی در بیرون از استودیو قرار شد تا کمک هزینه تحصیل یک دانشجوی پزشکی را تقبل کند.
در این بین «جنابخان» با رنگ و بوی عطاریها حاضر شد و در پاسخ به رامبد شروع به معرفی محتویات برخی از ظرفهایی کرد که با خود آورده بود. یکی از آن شیشهها حاوی «شیرمرغی» بود که گویا خود «جنابخان» آن را تهیه کرده بود و ظرف دیگری که ظاهرأ خالی بود نیز «جان آدمیزاد» را شامل میشد. حالتدهنده موی دست، بادهنگ که جلوی باد میایستد، بومادران که اصل آن کومادران بوده و هاچ، نلی و... نیز از آن استفاده میکردند، از موارد دیگری بودند که توسط «جنابخان» معرفی شدند. همه اینها مثلا داروهای گیاهی بودند که در کانال تلگرامی «جنابخان» به فروش میرسیدند.
پس از این معارفه با رفت و آمد حاضران در استودیو کاشف به عمل آمد که آنها هم از معلومات و تجویزهای جناب در امان نمانده و گرفتار شده بودند.
در ادامه بعد از پخش کلیپ ایرانگرد بهروز بقایی که با همراهش به قزوین رسیده بودند، جوان در جواب یکی از حضار که گفته بود با اتفاق مذکور ممکن است به عطارها بربخورد، گفت: یقیناً چنین چیزی رخ نمیدهد؛ چون همه میدانند که این کار شوخی و نمایشی بوده است.
وقتی این مسئله خاتمه یافت، نوبت به دعوت از مهمان برنامه رسید و دکتر ناصر سیمفروش، چهره ماندگار پزشکی و متخصص اورولوژی وارد شد.
وی ابتدا از قرار داشتن کشور ما روی کمربند سنگ به علت آب و هوا و ویژگی اقلیمی نسبتاً خشک منطقهمان گفت و اظهار داشت: برای جلوگیری از ابتلا به سنگ کلیه، بهترین راه این است که آب زیاد بخوریم.
وی در ادامه بعد از این که خود را ساخت تبریز و مونتاژ تهران خواند، به سراغ جمعیت و مخالفتش با زمانی رفت که در سالهای گذشته تلاشهایی برای کنترل جمعیت میشد و گفت: در این روزها تولد یک بچه فامیل را هم زنده میکند؛ چرا که شور و شوق را برای اطرافیان به ارمغان میآورد.
در قسمت دیگر صحبت از پیوند کلیه شد و سیمفروش اعلام کرد که ما در کشورمان کوتاهترین لیست انتظار پیوند کلیه را داریم؛ چون با فداکاریهای خواهر، برادر، اطرافیان و یا خانوادههایی که مرگ مغزی دارند، خیلیها حتی دیالیز هم نمیشوند و یک راست پیوند میشوند و این موضوع سیستمی را ایجاد کرده که در همه محافل علمی مورد بحث است.
این چهره ماندگار پزشکی که به گفته خودش عاشقانه بچهها را دوست دارد و برنامه کودک ساعت 10 رادیو را از دست نمیدهد، در آخر برای شاد کردن دلی در بیرون از استودیو قرار شد تا کمک هزینه تحصیل یک دانشجوی پزشکی را تقبل کند.